اگزما
این پست رو یادم رفته ثبت کنم امروز 10 شهریوره اما این پست مربوط به 26 مرداد بود مامانم اینا نهار دعوت شده بودند خونه مادر شوهرم که قرار بود بعدش هم برم شهرستان همه چی خوب بود نهار رو خوردیم دیدم پوریا بی قراری خاصی داره وول میخورد از روزی که بردیمش آرایشگاه و آتلیه چون گررما خورد اگزمای بدنش خیلی زیاد شده بود عصر ساعتای 5 دیدم تخت سینه طفل معصوم یه کهیر گنده زده و پاها ش و صورتش وحشتناک زده بیرون در حدی که از سر اگزماها آب پس میومد جالبه اول فکر کردم از دهنش داره آب میریزه رو پاش بعد با دستمال که کشیدم دیدم دستمال کاغذی چسبید به پاش یه مای زرد چسبناکی میزد بیرون خلاصه هه دلواپس سریع تماس ...
نویسنده :
fafa
21:52