هفته گذشته
فدای اون قد و قواره 1 سانتیت بشم من
این روزا حسابی داریم به همه زحمت میدیم
به مامان بزرگ(مامان بابایی) که بنده خدا داره برام غذا درست میکنه و میفرسته
به بابایی که حسابی داره سنگ تموم میزاره و نمی زاره هیچ جوری ضعفهامو احساس کنم
به خاله ها و عمه ها که هر روز با تماس هاشون جویای احوالم میشن
به زن عموی مهربونت که خیلی بی ریا و بی منت کارامو انجا م میده
هفته گذشته بعد از نهار بود که من بی نهایت حالم بد بود اما خاله فریده جون یه سورپرایز عالی بود که به خاطر تشکیل نشدن کلاسهاش اومد چند روزی اینجا و منو حسابی خوشحال کرد همینطور اومدن مامان بزرگ و خاله وجیهه که بی نهایت خوشحال شدم هر چند کم موندن پیشمون اما خیلی بهم چسبید
متاسفانه یه شب که با خاله وجیه رفتیم واسه نی نی شون یه کم سیسمونی بخریم من دوباره کمی به خونریزی افتادم که باز هم تو دلم آشوب شدآخه دکتر بهم گفته استراحت مطلق اما من حرفشو گوش نداد م و رفتیم بازار و بعدم که اینجوری شد
2 روز اینجوری بودم روز دومم با منشی دکترم تماس گرفتم و جریانو گفتم و با وجود اینکه تاریخ معاینه رو از 13 مهر به 8 مهر موکول کرده بودن استرس و نگرانی منواز پشت تلفن فهمید و گفت همین امشب ساعت 8 بیا و من کلی خوشحال شدم
خوشبختانه خانوم دکتر بسیار مهربون و خانوم بودن که من بلافاصله تشکیل پرونده دادم و بعد یه سری کنترل ها برام تکرار سونو و یه آزمایش کلی نوشت دکتر منو اول ترسوند و گفت این مورد شما اصلا طبیعی نیست و باید زدتر مراجعه میکردی خدای نکرده اگه..... اونوقت میخواستی چیکار کنیو یه سری دارو های ضد سقط و ویتامین های گنده گنده که از خوردنشون وحشت دارم دادآخه وزنم از 51 شده بود 47 اما دکتر نگزان اینا نبود نگران سلامتی شما بود و اینکه بفهمه دلیل خونریزیم چیه بسیار خانوم دقیقی بودن و ما لذت بردیم
مامان بزرگ و خاله ها جمعه رفتن و من خیلی دلم گرفت باز حالم بد شد باز بالا آوردنا و تهوع ها به اوج رسید و این با عث میشه انرژیم بشه صفر
دکتر برای 1 مهر برام سونو و آزمایش داد که خدارو هزار مرتبه شکر سونو خوب بود اما همون مقدار کم هموراژی وجود داشت اما کمتر از قبل ضربان قلبت منظم بود اندازت با سن بادراری مناسب بود ساک حاملگی منظم و حتی از سونوی قبلی بالا تر رفته بودی و جای خیلی خوب دل مامانی نشسته بودی و محکم منو گرفته بودی دکتر سونو گراف گفت اگه الان مواظب خودم نباشم و استراحت نکنم تا ماههای آخر این مشکل رو دارم اما گفت چون ضربان جنین منظمه خیلی خوبه
خدارو هزار بار شکر میکنم چون تحمل هیچ اتفاق بدی رو ندارم حرف دکتر رو هم گوش میدم و فقط توالت تا توالت از جام بلند میشم
اینم دومین دیدار منو شما
فدای اون قد و بالات مادر