حس پارسالی حس هرسالی
دقیقا 16/6/1392 بود دقیقا همین ساعت
انگار همین دیروز بود
که با دستای لرزون برگه آزمایشو گرفتم
نگاهش کردم ولی چیزی نمی فهمیدم
یه لحظه گفتم شاید مثه ماه قبل منفیه
ولی ته دلم یه چیزی داشت چشمک میزد
از مسئول باجه خواستم جواب تستو بخونه گفت:
مثبته عزیزم
پاهام میلرزدی حس پرواز داشتم برگه آزماشو محکم گرفته بودم تو دستم و با چشمایی که پرده ای از اشک دیدمو تار کرده بود به طرف ماشین رفتم لرزش پاهام نمیزاشتم خوب رانندگی کنم چند بار ماشین خاموش شد
صبر کردم و یه نفس عمیق کشیدم و یه کم ریلکس تر شدم
حس میکردم تو یه دنیای دیگم
دوست داشتم بال دربیارم و این خوشحالی رو با پدرت شریک بشم
دوست داشتم این خبر و به همه دنیا سند تو آل کنم
باورم نمی شد باورم نمی شد باورم نمی شد
من مامان شده بودم
انگار همین دیروز بود
و حالا ی پسر چهار ماهو نیمه بعد خوندن لالایی روی پاهام آروم خوابیده
دیدن چهره پر از معصومیتش برام شیرین ترین لذت دنیاس
6/16سال گذشته تولد حضرت معصومه بود که این هدیه زیبا رو بهم عیدی دادن
و 6/16 امسال تولد آقای دلشکسته ها امام رضاس که این سالگرد با این مناسبت زیباتر شده
ما هم دیشب به مناسبت اینکه گل پسری منو مامان کرد و باباش و بابااااااااا براش چند تا هدیه ناقابل که
چند تا لباس و یه صندلی ماشین بود گرفتیم مبارکت باشه گل نازم
خخخخ.بیدار شدی ینی بیدارت کردم