، تا این لحظه: 10 سال و 17 روز سن داره

بهترین حس

اندر احوالات دیروز و سونوی داپلر مسخرهههههه

1392/12/6 18:52
نویسنده : fafa
425 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم دیروز حسابی جفتمون اذیت شدیم البته من بیشتر از تو گریه

صبح ساعت 9 و نیم بابایت اومد و من تماس گرفتم با دکتر ذبیحی منشیش گفت باید بیای اینجا دکتر ببینه سونوتو و بگه که داپلر انجام میشه یا نه منم اعصابم خوررد هم اینکه باید اوووووووون همه راهو برم که ببینم میشه  یا نمیشه و هم اینکه شانس من داشت برف و سرما ریزه میومد  خلاصه حاظر شدم که دیدم بابات گفت خودم میبرمت جاده ها لغزندن و ترافیکم زیاده(از خدا جا پارک میخواستم بهتر از جا پارک نصیبم شدخنده)

خلاصه رسیدیم و سونو رو نشون دادم منشیش گفت امروز یه داپلر دیگه هم داریم چون داپلر وقت 3 یا 4 مریضو میگیره شاید انجام ندیم -از اونجایی که دوست شگرد های آب کردن دل منشی رو یادم داده بود منم چند تا فن رو به کار بردم و جواب داد گفتم میشه با دکتر صحبت کنم من عمل کلیه داشتم و راه رفتن برام سخته و خیلی و نمی تونم برم شب بیام چون منشی گفت برو ساعت 9 شب بیاآخ گفت برو داخل کوتاه صحبتت رو بکن و  بیا منم رفتم تو گفتم دکتــــــــــــــــر من از همشهریاتونم با دخترت هم مدرسه ای بودم خنده حالم بده عمل کلیه داشتم رفت و آمد برام سخته  تورو خدااااااااااا این سونو رو انجام بدین خنده (کولی بازی در حد تیم ملی) دکترم که یه کم منو از رو فامیلیم شناخت و سر احوالپرسی وا کرد و نگاه سونوم کرد و اینا گفت برو به منشی بگو نوبت بزار ه  تا آخر وقت برات انجام میدم

منو میگیییییییییییی دنیا رو دادن بهم  خر کیف از نوع شماره یک شدم

خلاصه اومد م به منشی گفتم و چون منشی گفت تا 1 و نیم الاف میشی من موندم و بابایی رو گفتم بره بعد بیاد دنبالم

خوشحال بودم که آخ جون نی نی خوجملمو میبینم خلاصه ساعتای 1 بود فکر کنم نوبتم شد رفتم داخل و به دکتر گفتم این ضرر داره برای جنین گفت نه این داپلره و سه بعدی و چهار بعدی ضرر داره  خوشحال شدم از بابت این که ضرر نداره ولی حالم گرفته شد چون فکر میکردم سه بعدیه و واضح دیده میشهیول

دکترم که خیلی عالی همه چیو توضیح میداد ولی من حالیم نمیشد دکتر از تکون خوردنات خندش میگرفت و هی ماشالله میگفت و میخندید گفت از اون چیزی که باید باشه حدود 300 گرمی وزنش کمتره اما اصلا جای نگرانی نیست چون باقی چیزا مطابق میله مشکل خون رسانی دیده نمیشه عفونت  در کیسه دیده نمیشه  اما انقباضات زیادی داره و درد کلیه هات هم برای همینه و باید از حالا تا موقع زایمانت فقط تحملشون کنی گریه برای انقباضام چون همراه با درد بود بهش گفتم گفت همین امروز با دکترت مشورت کن -

یه جوری جمع میکنی  خودتو که آخ از نهادم بلند میشه و کمرم انگار رگ به رگ میشهزبان

خلاصه سونو تموم شد و اومدیم خونه از کمر درد و پا درد دلم میخواست داد بزنم نهار خوردم و یه کم لالا ولی همش درد داشتم

عصر اکرم دوست نی نی سایتم همونی که چند نوع شگرد یادم داده بود قرار بود بره آزمایش به دکترمون نشون بده که گفتم منم میام اون طفلی هم خیلی استرس داشت چون احتمال داشت روز بعد یعنی امروز نی نی ش سزارین بشه

ساعت 6 بابایی اومد دنبالمون و بردمون مطب اکرم جونو دیدم و طفلی خیلی نگران بود همون موقع دکتر اومد و اول اون رفت داخل و خوشحال اومد که خدا رو شکر جواب آزمایشش خوب بوده و 5 شنبه سزارین میشه و بعدم من رفتم و خوشحال اومدم بیرون که دکتر از سونو کاملا راضی بود اما از انقباضا نه گفت هنوز زوده واسه این انقباضا و گفت ایزوپرین و شبی 2 تا با یه هیوسین بخور  در مورد آمپول کورتون هم به دکتر گفتم که گفت نه نگران نباش خوشبختانه دهانه رحم بسته و علائم زایمان زودرس نداری

و در آخر هم گفت فقط استراحت مطلق تا انقباضات تموم بشه

خلاصه همه نگرانی ها و استرس ها الکی بود خیلی خاطرم جمع شد ولی امان از این درد کمر و پا که واقعا و قتی با جمع کردنای تو فنچول همراه میشه قیافم دیدنیهآخ

بچه تو دنیا بیای اینا رو بخونی ببینی چیا به سر من اومده باید تا آخر عمر  همش ماچم کنی بادم بزنی برام بستنی قیفی از سنگ سرد ملس بخری و وو اینا   قهر

در ضمن من چشم دیدن عروس ندارم خنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

امیرحسین کوچولو نفس ما
7 اسفند 92 0:35
خدا رو شکر که همه چیز به خیر و خوشی تمون شد.خوب استراحت کن تا نی نی خوب وزن بگیره عزیزم.بیا خصوصی
fafa
پاسخ
ممنون عزیزم چشم
مامان فرخنده
7 اسفند 92 7:51
خب خداروشكر كه همه چيز خوب بود در مورد وزن ني ني نگران نباش در ماه آخر بارداري بچه خيلي خوب وزن ميگيره امان از دست شما مادر شوهرها آخه از الان حسادت به عروس
fafa
پاسخ
نه فرخنده جون پسر نداری نمی فهمی چی میگم امان از دست این عروسا
مامان
7 اسفند 92 9:17
واههههههههههههههههههه چه مادرشوهری خانم جان همه مادرا سختی کشیدن این همه آه و ناله نداره(نقول از یک عروس) اگه نی نی اومد دختر بود بهت نمیدمشا......... دامادم باید همه زندگیش بزار تو رو بوس کنه و برات بستنی بخره پس کی به دختر من برسه
fafa
پاسخ
خخخخخ خدا چیکارت نکنه دختر نو دختر بیار من تو دیدگاهم تجدید نظر میکنم فقط قول بده دخترت کدبانو زاده باشه عروسم باید از هر انگشتش یه هنر بباره
مامان سه قلوها
7 اسفند 92 10:53
سلام عزیییییییزم خوبی ؟ خدااااااااا رو شکر وضعیت نی نیِ گلت خوبه ، خیلی خوشحال شدم خوندم این که وزنش یه کوچولو کمه اصلا نگران نباش فدات شم ، ایـــــــنقده تند تند رشد می کنه ( یه جوری میگم انگار شونصد تا بچه بزرگ کردم ! دی: ) اینم تجربه ی اطرافیانه این دردها هم یه روزی تمام میشه فدات شم ، همین که نی نیِ خوشگلت سالمِ و هیچ مشکلی نداره خدا رو شکر منم داغون شدم ، دو تا از بچه ها قسمت چپ و راستم هستن و یکی هم پایین ، این دوتا بالایی کاملا بالا اومدن و شش ها رو زدن کنار ، واسه همین نمیتونم بخوابم ، نشستنی می خوابم ! ایشالا نی نی گلت سالم و سلامت به دنیا بیاد فدات شم راستی ، این تیکه آخری خیلی خوب بود منم ندارم ! دی:
fafa
پاسخ
ممنون عزیم آره خدارو شکر خوب بود همه چیش- همینو بگو من که یه دونه دارم دهنم و از همه نواحی داخلی منهدم کرده تو با سه تا پسر شیطون چه میکنییییییییییی خدا صبرت بده 3 تا عروس داری
نيلوفر(مامان پرهام)
7 اسفند 92 11:13
سلام عزيزم ايشالا اين روزهاي اخرو به خوبي پشت سر بزاري چقدر ديگه مونده ؟ آخرشو خيلي خوب اومدي .....
fafa
پاسخ
10 هفته دیگه مونده- کلا همه پسر دارها از این تیکه آخر خیلی خوششون اومده مثه اینکه
شیما
7 اسفند 92 14:48
ای جووووووووووووووووون دلمقربونت برم من قلمبه منیاین سونوهام که کارشووووووووووووونه
fafa
پاسخ
میبینی تورو خدا ته دل آدمو خالی میکنن بعد میگن هیچی نیس
مامان دیبا
7 اسفند 92 14:56
الهی شکر که همه چی خووووووووبه. بعد می گن چرا عروسا بدن؟؟؟؟؟ عروسا نیومده، مادرا چشم دیدنشون رو ندارن
fafa
پاسخ
خخخخ این عروسا جون به جونشون کنی بدن مادر شوهرا طفلیا که آزاری ندارن
مامان هیراد
7 اسفند 92 16:51
عزیزم خوشحالم که خوبین مواظب خودت باش همینطور نی نی جون ما
fafa
پاسخ
چشم
مهنوش مامان ماهان ولیانا
7 اسفند 92 23:26
فافا جون..رسیدن به خیر...دیدم نیستی..پس رفته بودی ددر..همیشه به خوشی عزیزم امان از این دردها...من که از سه ماهگی تا روز اخر درد امونم رو بریده بود...دیگه یادم نیست چند تا سونو و پیش چند نفر رفتم که علتش معلوم بشه که نشد! خدا رو شکر که حال جغله هم خوب بوده...دیگه بیشتر راهو رفتی...کمش مونده...ایشالا به سلامتی زایمان میکنی و دردها رو فراموش میکنی
fafa
پاسخ
وای مهنوش جونم از تعداد سونو نگو که فک کنم تا الان بیست سی تایی سونو رفتم ایشالا یه پست رو اختصاص میخوام بدم به این موضوع آره دیگه 10 هفته دیگه ایشالا به سلامتی و خوشی بگزره
مامان سام
8 اسفند 92 8:17
خوشحالم از اینکه حال نی نی و خودتون خوبه، وزنش هم مهم نیست ماهای آخر حسابی وزن میگیره، منم برای بارداری پسرم خیلی مشکل داشتم بخاطر همین بعضی وقتا میگم اصلاً زنش نمیدم البته سام از الان میگه مامانی من نمیخوام ازدواج کنم میخوام پیشت بمونم، ببینیم و تعریف کنیم.
fafa
پاسخ
دم سام گرم ولی این پسراااااااااا وقتی بزرگ میشن خداااااااااااا نکنه عاشق بشن مخصوصا این یکیه من که اگه ژن عاشقیش به باباش بره دهن منو سرویس میکنه
ایـلـیــــا جـون
11 اسفند 92 2:31
وای چه مادر شوهر دوست داشتنی ، فکر کنم خودتم عروسیــــا
الهه مامان مبین
18 اسفند 92 16:49
سلام دوست عزیزم . آخی چقدر این سونوگرافی استرس میده به مامانا ایشاا... همیشه سلامت باشی و به زودی نینی خوشگلت رو بغل کنی عزییییییییییییییییییزم
fafa
پاسخ
آره والا همش در استرسی مرسی عزیز دلم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهترین حس می باشد