16 هفته ویک روز
گل بهاری مامان
این روزا رو با تمام سختی هاش و درد هاش و تهوع هاش و بی قراری هاش فاکتور میگیرم
و غرق میشم تو لذت تکون های کوچولوت که مثل یه مور مور کوچولو یا یه ضربه 1 ثانیه ای حس میکنم
اول باورم نمیشد فک میکردم مال هر چیزی باشه جز وجود تو اما دیروز تو نی نی سایت که خوندم دقیقا
متوجه شدم که اونا ابراز وجود های تویه
وای باباتو بگو وقتی میبینه با خودم میخندم میدووه جلو چشاشو گرد میکنه و متعجب میگه:تکون خورد کلا
داستانی داریم با این شیکم به پشت چسبیده من و توهمات بابایی هر روز میگه امروز شیکمت بزرگتر
شده خدا سایه این بابای شیطون و از سرمون کم نکنه عاشقتم
دل تو دلم نیست که بفهمم جنسیتت چیه خودم که حس میکنم پسری
لا اقل اون موقع به هوای خرید کردن برات شاید کمی از این حالتای عصبی و ویار لعنتی و دردای خسته
کننده یادم بره البته 1 هفته دیگه استراحت میکنم تا جریان جفت پایین بهتر بشه و بعد میرم سونو تا هم
دوباره شرایط جفت برسی بشه و هم جنسیت شماتا اون موقع حتما خاله وجیهه وخاله لیلا و مامان گلم
هم میان تا با هم بریم خرید برای شما
اووووووووووخ فدات بشم