، تا این لحظه: 10 سال و 14 روز سن داره

بهترین حس

15 هفتگی = عاشورا

1392/8/25 18:39
نویسنده : fafa
377 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامان

دنیای این روزهای من پر شده از استرس و نگرانی

بی اشتهایی ها و تهوع ها انگار تا ماه آخر میخوان همراهمون باشن

هنوز بعد گذشت 20 روز از کنترل دوم هیچ وزنی اضافه نکردم

درد کلیه و عفونت ادرار هم بهش اضافه شده

هنوز رد کبودی سرم ها رو دستام خوب نشده که پشتم از بستری شدن میلرزه

و امان از تنهایی که تو این روزها چقدر بیشتر حس میشن

یه هفته ای خونه مامانم بودم اما مریضی های جور واجور مامان و بابام حسابی

ناراحتم میکردن و باز میترسیدم و یواشکی اشک میریختم و به ظاهر میخندیدم

تا ناراحتی من بیشتر ناراحتشون نکنه

کنترل سومم 6 آذر ه اما انگار مشکل کلیه و دردهای اعصاب خورد کن رو تا 2 هفته دیگه

نمی تونم تحمل کنم و نمی تونم با فرضیه سر کنم که شاید طبیعیه شاید به خاطر ایه یا به خاطر ......

امروز با دکتر تماس میگیرم تا نوبت بده

امسال اولین عاشورا رو با تو دقیقا توی 15 هفتگیت همراه بودم گرچه حالم خوب نبود اما

تمامش رو به عشق سال آینده که تو یه کوچولوی حدودا 6 ماهه خواهی بود سپری کردم

مامان جون دعا کن برای من برای مامان بابام برای خاله وجیهه که 1 ماه دیگه زایمان داره

برای خودت که سالم و سلامت بیای تو بغلم و تمام دردهام و دغدغه هام و ازم دور کنی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ماهان
25 آبان 92 21:33
تاريخ رو كامپيوترو چك كن بعد هم تنظيمات وب رو نگاهي بنداز واي چه بد
fafa
پاسخ
آخ خوب شد گفتی همین تاریخ سیستمم دست کاری کردم قبلش باعث شد درست نشه خوشبختانه تاریخا رو داشتم همون موقع قبل سیخونک زدنم یه صفحه از وبلاگم باز بود از رو همون سریع دستی عوض کردم
مامان ماهان
25 آبان 92 21:34
با اين خبر بدت چي بگم مواظب خودت باش خبرشو بهم بده درست شد
fafa
پاسخ
بگو خنگ بگو هواس پرت بگو .....
شیما
25 آبان 92 22:47
منم یبار این بلا سرم اومد...کاریش نشد بکنم اما ازون به بعد خودم پای نوشته هام تاریخ زدم...این بهترین کاره یکم دیگه صبر کنی حالت تهوعت تموم میشه آخراش یکم شدید تره...
fafa
پاسخ
جدی پس از این دسته گلا من تنها به آب ندادم
مریم (مامان دیبا)
26 آبان 92 12:46
ایشالا همیشه سلامت و سالم و خندان باشین و نی نیتو بسلامتی بغل کنی عزیزم دعای من همیشه پشت سرت هست خانومی
fafa
پاسخ
الهی فدات بشم سایه تو و همسر گلت هم ایشالا همیشه رو سر دختر نازت باشه واقعا محتاجم به دعاهاتون
مامان ماهان
27 آبان 92 23:35
ظاهرا درست نشده عزيزم فداي سرت غصه نخور گلم
fafa
پاسخ
درست شد جریانش مفصله میام میگم برات
انسیه
28 آبان 92 12:48
عزیزم نگران وزنت نباش اصلا... من 67،700 بودم وقتی باردارشدم...الان 22 هفتمه و 63 کیلو شدم! اولش 10 روزه 8 کیلو کم کردم با اینکه اصلا حالت تهوع نداشتم..الانم که مثلا توی 6 ماهم هرکی میبینه باورش نمیشه نی نی دارم...اصلا شکم ندارم
انسیه
28 آبان 92 12:49
نی نی احتمالا دخمله
شیما
28 آبان 92 12:50
بمیرم براتچرا اینجوری شدی دختر؟؟؟خیلی استراحت کن فدات بشم من
مامان امیرعلی
12 آذر 92 15:15
واسه همۀ دعاهات هزار بار آمـــــــــیـــــــــــــــــــــــــــــن
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهترین حس می باشد